بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین.
مایلم
در این برههی حسّاس از تاریخ این منطقه، سخن کوتاهی با شما برادران عرب
داشته باشم. در این روزها یک سردار بزرگ و شجاع ایرانی و یک مجاهد فداکار و
با اخلاص عراقی به دست نظامیان مزدور آمریکایی و به دستور رئیس تروریست
آمریکا به شهادت رسیدند. این جنایت به صورت کاملاً بزدلانه و نه در میدان
روبهرو، انجام گرفت. سردارشهید سلیمانی کسی بود که با شجاعت مثالزدنی در
صفوف مقدّم و در خطرناکترین جایگاهها حضور مییافت و شجاعانه میجنگید و
او یکی از مؤثرترین عوامل در شکست عناصر تروریست داعش و اشباهش در سوریه و
عراق بود. آمریکاییها بدون اینکه جرئت کنند با وی در نبرد روبهرو شوند،
بزدلانه با هواپیما به او که به دعوت دولت عراق در فرودگاه بغداد بود، حمله
کردند و خون مطهّر او و همراهانش را بر زمین ریختند. برای چندمین بار خون
فرزندان ایران و عراق مخلوط شد و در راه خدا بر زمین ریخته شد.
سپاه
ایران ضربهی متقابلی علیالعجاله زد و پایگاه آمریکایی را با موشکهای خود
درهم کوبید و ابهت و آبروی آن دولت ظالم و متکبّر را لگدمال کرد و تنبیه
اصلی او اخراج از منطقه است. ملّت ایران با اجتماع دهها میلیونی این دو
مجاهد بزرگ بدرقهای بینظیر کردند. ملّت عراق در شهرهای متعدّد با تکریم و
احترام تمام آنها را تشییع کرد و در چندین کشور دیگر مردم همدردی خود را
در اجتماعات پرشور نشان دادند.
تلاشهای مغرضانهی فراوانی شد تا ملّت
ایران و عراق را به یکدیگر بدبین کنند، پولهای فراوانی خرج کردند، انسانهای
بیمسئولیّتی را به کار گرفتند، در ایران علیه ملّت عراق و در عراق علیه
ملّت ایران تبلیغات شیطنتآمیز کردند؛ این شهادت بزرگ همهی این تلاشهای
شیطانی و وسوسههای اهریمنی را باطل کرد.
آنچه مایلم به شما بگویم این
است که قدرت اسلامی، قدرت ما و شما، میتواند بر هیبت ظاهری قدرتهای فاسد
مادّی فائق آید. قدرتهای غربی با پشتوانهی علم و فنّاوری و با سلاح نظامی و
تبلیغات دروغین و با تهای مکّارانه توانستند بر کشورهای این منطقه
مسلّط شوند و هرگاه با نهضتی مردمی ناچار به خروج از کشوری شدند تا آنجا که
توانستند دست از توطئه و نفوذ اطّلاعاتی و سلطهی ی و اقتصادی بر
نداشتند و غدّهی بدخیم رژیم صهیونیستی را در قلب کشورهای غرب آسیا جاسازی
کردند و تهدیدی دائمی برای کشورهای آن منطقه تدارک دیدند.
پس از پیروزی
انقلاب اسلامی در ایران، ضربههای ی و نظامی سختی بر رژیم غاصب پدید
آمد و پس از آن، زنجیرهی شکستهای استکبار و در رأس آن آمریکا از عراق و
سوریه تا غزّه و لبنان و از یمن تا افغانستان تشکیل گردید. رسانههای دشمن،
ایران را متّهم به جنگهای نیابتی میکنند؛ این دروغ بزرگی است. ملّتهای
منطقه بیدار شدهاند. توانایی ایران در مقاومت بلندمدّت در برابر خباثتهای
آمریکا تأثیر خود را در فضای عمومی منطقه و روحیهی ملّتها گذاشته است.
سرنوشت منطقه، نجات از سلطهی استکباری آمریکا و رهایی فلسطین از حاکمیّت
بیگانگان صهیونیست است.
همّت ملّتها باید زمان رسیدن به این مقصود را
نزدیک کند. جهان اسلام باید عوامل تفرقه را بزداید. وحدت علمای دین،
راهحلهای اسلامی برای سبک زندگی نوین اسلامی را کشف میکند. همکاری
دانشگاههای ما علم و فنّاوری را ارتقا بخشیده، زیربناهای تمدّن جدید را
خواهد ساخت. هماهنگی رسانههای ما فرهنگ عمومی را از ریشه اصلاح خواهد کرد.
ارتباط نیروهای مسلّح ما جنگ و را از همهی منطقه دور خواهد کرد.
ارتباط بازارهای ما، اقتصاد کشورهایمان را از سلطهی کمپانیهای غارتگر
بیرون خواهد آورد. رفت و آمدها و سفرهای مردم ما، همزبانی و همدلی وحدت و
دوستی به ارمغان خواهد آورد. دشمنان شما و ما میخواهند اقتصاد خود را با
منابع کشورهای ما، عزّت خود را با ذلّت ملّتهای ما، و صدرنشینی خود را با
تفرقهی ما تأمین کنند. میخواهند ما و شما را به دست خودمان نابود کنند.
آمریکا،
فلسطین را بیدفاع در برابر صهیونیستهایِ بیرحم و جنایتکار، سوریه و
لبنان را در تصرّفِ دولتهای وابسته و مزدورِ خود، عراق و ثروتِ نفتی آن را
یکسره متعلّق به خود میخواهد. برای این هدفهایِ شوم، از بزرگترین ظلمها و
شرارتها رویگردان نیست. آزمون سخت چندسالهی سوریه، فتنههای پی در پی در
لبنان، تحریکات و خرابکاری مستمر در عراق نمونههایی از آن هستند.
ترور
صریحِ شهید ابومهدی فرمانده شجاع حشد الشّعبی و شهید سلیمانی سردار بزرگ
سپاه، نمونهی کمنظیری از این فتنهانگیزی در عراق است. آنها هدف پلید خود
در عراق را میخواهند از راه ایجاد فتنه و جنگ داخلی و سرانجام تجزیهی
عراق و حذف نیروهای مؤمن و مبارز و مجاهد و میهندوست تأمین کنند. نمونهی
وقاحت آنان این است که پس از حکم پارلمان عراق به اخراج آنان، آنها که خود
را حامی دموکراسی وانمود میکردند، تعارف را کنار گذاشته و میگویند ما برای
ماندن در عراق آمدهایم و نمیرویم.
دنیای اسلام باید صفحهی جدیدی
بگشاید. وجدانهای بیدار و دلهای مؤمن باید اعتماد به نفْس را در ملّتها
بیدار کنند. و همه بدانند که تنها راه نجات ملّتها تدبیر و استقامت و
نترسیدن از دشمن است. خداوند رحمت و نصرت خود را بر ملّتهای مسلمان شامل
فرماید.
بارگاه نور
دخت گرامى پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)، فاطمه اطهر (علیها السلام)، پرتوى از نور الهى است و بیت رفیع او، از بیوتى است که همگان بر تکریم آن فراخوانده شده اند .
جلال الدین سیوطى (848 ـ 911) در اثر حدیثى خود چنین نقل مى کند:
آیه (فی بُیوت أذِن الله أن تُرفع.)[1] بر پیامبر فرود آمد و رسول گرامى آن را بر یاران خود که در مسجد دور او حلقه زده بودند، تلاوت کرد، در این هنگام از پیامبر دو سؤال شد:
1. مقصود از این «بیوت» که جایگاه انوار الهى است، چیست؟!
پیامبر: بیوت انبیاء و خانه هاى رسولان الهى است.[2]
2. ابو بکر در حالى که به خانه «فاطمه» و على (علیه السلام)اشاره مى کرد پرسید: آیا این خانه نیز از همین بیوت است؟!
پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: بلى از برترین و بارزترین آنهاست.
درباره حضرت زهرا (علیها السلام)چه بگوییم در حالى که خدا او را «کوثر» نامیده و پیامبر خدا، خشنودى و خشم او را محور خشنودى و خشم خدا معرفى کرده است.[3]
ولى بسیار جاى تأسف است که گروهى، پس از درگذشت پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم)براى اخذ بیعت از متحصنان در خانه فاطمه، به خانه وحى یورش برده، و هتک حرمت نمودند.
نوشتارى که تقدیم خوانندگان گرامى مى شود و به خامه شیرین نویسنده گرامى آقاى سیّد ابو الحسن عمرانى مى باشد، مى تواند شما را در مشروح این «تراژدى» قرار دهد و چهره واقع را ولو به صورت نیم رخى زیبا ترسیم نماید.
ما این اثر را به مترجم گرامى تبریک گفته و از خداى بزرگ خواهانیم که او را بیش از پیش در راه تبیین حقایق موفق گرداند.
قم ـ مؤسسه امام صادق (علیه السلام)
جعفر سبحانى
12 / 6 / 1381
درباره این سایت